تحولات منطقه

۲۲ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۸
کد خبر: ۷۱۹۷۹۱

سال‌های درازی از شکل‌گیری و قوام ادبیات‌داستانی در ایران می‌گذرد. در سال‌های متمادی آثار بی‌شماری در حوزه ادبیات‌داستانی خلق شده است، اما آنچنان که توقع می‌رود در حوزه پژوهش و نقد ادبیات‌داستانی آثار شاخص و در خور تعمقی منتشر نشده است.

کاستی‌های موجود در پژوهش بنیادین ادبیات‌داستانی
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

قدس آنلاین: سال‌های درازی از شکل‌گیری و قوام ادبیات‌داستانی در ایران می‌گذرد. در سال‌های متمادی آثار بی‌شماری در حوزه ادبیات‌داستانی خلق شده است، اما آنچنان که توقع می‌رود در حوزه پژوهش و نقد ادبیات‌داستانی آثار شاخص و در خور تعمقی منتشر نشده است. بی‌شک یکی از دلایل کم‌کاری در این حوزه مسائل اقتصادی و صرف کردن زمان بسیار زیاد برای پژوهش است. معمولاً ناشران تمایل چندانی به انتشار آثار عریض و طویل پژوهشی ندارند؛ چرا که چاپ این آثار در برگیرنده هزینه گزاف است و مخاطب چندانی هم مایل به خریداری این آثار با قیمت‌های سرسام‌آور نیست. از سویی خود پژوهشگران ادبیات‌داستانی رغبتی به پژوهش‌های بزرگ و عمیق ندارند؛ چرا که طرح‌های بزرگ پژوهشی چون ارزیابی و تحلیل ادبیات‌داستانی در دهه‌های مختلف مشروط به صرف زمان طولانی است  و از آنجایی که آثار یاد شده برای پژوهشگر اندوخته مالی قابل‌توجهی ندارد، صرف وقت و انرژی کلان او را متحمل ضررهای بزرگ می‌کند. جدای این مسئله در کار پژوهش ادبی در غرب معمولاً گروه‌ها و افراد مختلفی با هم همکاری می‌کنند. طرح‌های پژوهشی ادبی بزرگ نیازمند جمع‌شدن گروه‌ها و افراد شاخص در کنار هم است و از آنجایی که فرهنگ گروه‌گرایی در ایران وجود ندارد، کم دیده شده که افراد گرد هم بیایند تا یک طرح بزرگ پژوهشی را اجرا کنند. تعداد اندک و انگشت‌شمار پژوهشگران عرصه ادبیات‌داستانی خود مزید بر علت است که صنعت پژوهش و تحقیق ادبیات‌داستانی غالباً در حال سکون باقی بماند. بی‌شک یکی از دلایل افت ادبیات‌داستانی نبود نظریه‌های ادبی بومی و منطقه‌ای و پژوهش‌های مفید در این راستاست. در چنین شرایطی متولیان امور فرهنگی چه در گذشته که سرمایه راه‌اندازی تیم‌های پژوهشی را داشتند و کاری نکردند و چه در این ایام که دچار بی‌پولی هستند، هیچ‌گاه به ضرورت اجرای طرح‌های بزرگ ادبی پی نبردند و راه‌اندازی چنین طرح‌هایی غالباً بدون حمایت دستگاه‌های دولتی امکان‌پذیر نیست. از دیگر مشکلات موجود در خصوص پژوهش ادبیات داستانی این است که ایران فاقد مکتب‌های ادبی بومی و ملی است و نویسندگان و منتقدان به گرته‌برداری از مکاتب ادبی غربی مشغول هستند. این نشان می‌دهد حتی ضرورت تدوین مکاتب ادبی ایرانی برای متولیان فرهنگی درک نشده است. گونه‌بندی و دست‌یازیدن به جریان‌ها و مکاتب ادبی با توجه به شکل‌گیری رویدادهای مهم تاریخی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود مرحله مهم دیگری است که همواره مورد توجه صاحبنظران عرصه ادبیات   و مخاطبان این وادی در غرب بوده و خواهد بود. متأسفانه دیده نشده که منتقد و پژوهشگران ایرانی نیز در خلال شکل‌گیری آثار داستانی به گونه‌بندی مکتب‌ها و هویت‌شناسی در این عرصه بپردازند و بالطبع اهالی قلم و ادبیات به اشتباه با استناد به مکاتب ادبی غرب به بررسی آثار ایرانی می‌پردازند. بر این اساس پس از گذشت ۱۰۰ سال و اندی می‌طلبد تا  روند تولید و شکل‌گیری ادبیات داستانی و زیرگروهایش چون اسطوره‌ها، افسانه‌ها، حکایات، رمان، داستان‌بلند، داستان نیمه‌بلند، داستان‌کوتاه، داستان کوتاه کوتاه در بستر تاریخ با دقت و ریزبینی خاصی مورد ارزیابی موشکافانه قرار بگیرند تا در این رهگذر بتوان مکاتب و جریان‌های ادبی را از ابتدای پیدایش آن در ایران تبیین و مشخص کرد.

باید به این نکته مهم توجه داشت که رویدادهای فرهنگی، ادبی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی... تمامی با هم پیوندی اندام‌وار دارند و هر رویداد اتفاق‌افتاده می‌تواند بر سایر موارد تأثیرگذار باشد. بر این اساس یکی از وظایف پژوهشگر این عرصه شناسایی روند شکل‌گیری رویدادها و تأثیرگذاری هر رویداد بر دیگری است.   شکل‌گیری ادبیات‌داستانی بی‌تأثیر از رویدادهای مختلف ذکر شده نیست و بالطبع ادبیات‌داستانی نیز بر هر یک از این رویدادها تأثیرگذار است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.